با همه ی لحن خوش آوائی ام
در به در کوچه ی تنهائی ام
ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر
نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی
مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم ، لیم آتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامش جان من است
نامه ی تو خط امان من است
ای نگهت خواستگه آفتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یار و مددکار ما
کی و کجا وعده ی دیدار ما
از مرحوم زنده یاد محمد رضا آغاسی
لحظه دیدار او ما را بس است
یک دعای مرتضی ما را بس است
وز تمام جنت و فیهای ان
یک نگاه مرتضی ما را بس است