یه کشیشی داشته توی یه بیابون می رفته، میفته تو یه چاه. هی داد زد خدایا کمکم کن خدا کمکم کن.
یه ماشین آتش نشانی اومد، یه طناب انداخت و گفت طنابو بگیر بیا بالا.
کشیش گفت ولم کن فقط خدا باید کمکم کنه، خدا بهم کمک می کنه.
گفت طنابو بگیر بابا همینجا میمیریا. گفت نه خدا به من کمک می کنه.
کشیش میمیره میره اون دنیا به خدا میگه خدا من این همه به تو ایمان داشتم این همه عبادت کردم،
چرا کمکم نکردی؟ خدا بهش گفت آخه بی پدر و مادر، تو نگفتی ماشین آتش نشانی وسط بیابون چیکار میکنه !!!
***********************^^^^^^^^^^^^^^^^^************************
من تو خونه سینه خیز حرکت میکنم
.
.
..
چون به محض اینکه پاشم
میگن سرپایی یه چایی بریز
تک زنگ جیست؟ با خبر شدن 2 گدا از حال هم
******************************^^^^^^^^^
چرا وقتی یه بچه آروق میزنه همه میگن ای جان! جان!.........
ما آروق میزنیم میگن زهره مار!
^^^^^^^^^^^^*****************
غضنفر رفت خونه حیف نون مهمونی. حیف نون مرغشو کشت.غضنفر میگه : زحمت کشیدی! حیف نون میگه: چه زحمتی؟چهارتا شو سگ خورده یکیش هم تو بخور!
*******^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
هیچوقت یادم نمیره یه بار معلممون یکی رو گرفت مثل الاغ زد و از کلاس انداخت بیرون ! بعدش که پشیمون شد گفت آخه بچه ها شما چرا منو اذیت میکنید که مجبور شم بزنمتون ؟ شما مثل بچه های خودم میمونید ؛ حالا برید اون دوستتون رو که زدمش صدا کنید بیاد تو . . . ، پسره اومد تو ، معلمه بهش گفت چرا آخه اذیت میکنی؟ چرا کاری میکنی که مجبور شم بزنمت ؟ چرا آخه ؟ ها ؟ چرا آخه ؟ یهو دوباره شروع کرد پسره رو زد ، پسره سری دوم از سری اول بیشتر کتک خورد . . .