دندان پزشک:متاسفانه دندان آسیای شما خراب است.
بیمار:دندان آسیا را می دانستم بگو دندان اروپا وامریک چه وضعیتی دارند؟!
*************************************
از ملا نصرالدین پرسیدند :به نظر شما بهترین مسابقه کدام است؟
ملا گفت:مسابقه ماست خوری.
پرسیدند چرا.جواب داد چون همه درآخر روسفید بیرون می آیند!!!
******************************
دوپسر بچه به طرف پلیسی که سر خیابان ایستاده بود دویدند وقتی به
پلیس رسیدند یکی ار آنها گفت آقای پلیس زود بیا معلم ریاضی ما ماشینش
را جای ممنوع پارک کرده است.
کریم و لئیم
«ألْکَریمُ یَبْتَهِجُ بِفَضْلِهِ، وَ اللَّئیمُ یَفْتَخِرُ بِمِلْکِهِ.»:
کریم و بخشنده به بخشش خویش خوشحال است و لئیم و پست به دارایىاش مفتخر است.
36- پاداش احسان
«مَنْ کَسا مُؤْمِنًا کَساهُ اللّهُ مِنَ الثِّیابِ الْخُضْرِ.»:
هر که مؤمنى را بپوشاند، خداوند به او از جامه هاى سبز بهشتى بپوشاند.
37- اخلاق مؤمن
«مِنْ أَخلاقِ الْمُؤْمِنِ أَلاِْنْفاقُ عَلى قَدْرِ الاِْقْتارِ، وَ التَّوَسُّعُ عَلَى قَدْرِ التَّوَسُّعِ، وَ إِنْصافُ النّاسِ، وَ إِبْتِداؤُهُ إِیّاهُمْ بِالسَّلامِ عَلَیْهِمْ.»:
از اخلاق مؤمن، انفاق به قدر تنگدستى، و توسعه در بخشش به قدر توسعه، و انصاف دادن به مردم، و پیشى گرفتن سلام بر مردم است.
39- ثواب و عقاب زودرس
«إنَّ أَسْرَعَ الْخَیْرِ ثَوابًا الْبِرُّ، وَ أَسْرَعُ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْىُ.»:
به راستى که ثواب نیکوکارى، زودتر از هر کار خیرى خواهد رسید، و عقوبت ستمگرى، زودتر از هر بدى دامنگیر آدمى شود.
40- دعا، سپر بلا
«إِنَّ الدُّعاءَ لَیَرُدُّ الْبَلاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرامًا. أَلدُّعاءُ یَدْفَعُ الْبَلاءَ النّازِلَ وَ ما لَمْ یَنْزِلْ.»
به راستى که دعا، بلا را برگرداند، آن هم بلاى حتمى را. دعا بلایى را که نازل شده و آنچه را نازل نشده دفع کند
غضنفر با یک سرهنگه سوار هواپیما میشن . غضنفر رو به سرهنگه می کنه میگه ببخشید شما گروهبانید؟ سرهنگه میگه نه
غضنفرهمین سوال رو چند بار می پرسه. آخر سرهنگه خسته میشه میگه بله بابا من گروهبانم . غضنفر میگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشیدی ؟!!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
یه خر با یه گور خر مسابقه دو میدن گور خر برنده می شه خر میگه : قبول نیست تو لباس ورزشی تنت کرده بودی
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
غضنفر یک ایینه رو زمین پیدا می کنه. برش می داره، عکسش می افته توش، میگه: ببخشید نمی دونستم مال شماست
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
اصفهانیه تصادف کرده بود وسط خیابون نشسته بود میزد تو سرش می گفت ماشینم داغون شد! بدبخت شدم خاک تو سر شدم.
..افسر رفت بهش گفت بدبخت اینقد حرص ماشینتو میزنی نفهمدی دست چپت از مچ قطع شده.
..اصفهانیه یه نگاه به دستش کرد گفت:یاحضرت عباس ساعتم......!
به حیف نون یه انگشت نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه یکی.
بعد ده تا انگشت بهش نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه: وای! چقدر یک
******************************************
حیف نون قهرمان شنا می شه، ازش می پرسند: از کجا شروع کردی؟ می گه: از زمین خاکی!
??????????????????????????????????????????
یکی وصیت میکنه همبشه قبرشو با اب وصابون بشورند ازش میپرسند چرا؟
میگه هرکی رد بشه لیز بخوره بیفته بخندم روحم شادبشه!!!
*********************************************
حیف نون به باباش میگه : پنکه خراب شده باباش میگه :
خوب معلومه پنج نفری زیرش میخوابین ، میخوای خراب نشه ؟!!
*****************************************
غضنفر میره بانک چک خورد کنه , مسئول بانک میپرسه چک سیباس (سیب ها است) ؟ غضنفر میگه نه مال گردوهای پارساله !!
*************************************************
به غضنفر میگن مرغه همسایه غازه یعنی چی , میگه ببخشید من مال این شهر نیستم نمیدونم ؟؟؟
*********************************************************
به غضنفر میگن : بعد از این که نهنگ حضرت یونس را بلعید چی شد ؟ غضنفر میگه : سازمانی تشکیل شد به نام / یونس کو / !!!!
***************************************************
بچه ی غضنفر از باباش میپرسه : بابا چرا فقط برای ما جوک میسازن ؟
باباش میگه : اون قابلمه رو بده تا بهت بگم !
بعد میزنه ته قابلمه : تق تق تق تق تق !
بچه داد میزنه : کیه !؟
باباش میگه : فهمیدی چرا ؟ حالا قابلمه رو بگیر تا من برم درو باز کنم !!!
سلام بنده یک اینستاگرام به ادرسszahrasalimi درست کرده ام وشما میتوانید انرا ببینید
غضنفر میره تو داروخانه و می پرسه شما ” اسید استیل سالیسیلیک ” دارید؟
فروشنده میگه: منظورتوت آسپرینه؟
جواب میده : آره خودشه ؛ اسمش همش یادم میره .
جوک های جدید غضنفر
تابلوی مغازه غضنفر: مکانیکی برادران احمدی به غیر از یحیی!!!!!
جوک های جدید غضنفر
به غضنفر میگن تو طرفدار کدوم تیم فوتبال هستی؟
میگه قربون جدش برم آسد میلان!!
جوک های جدید غضنفر
غضنفر میره تو صف نونوایی، شاطره میگه: نون تا اینجا بیشتر نمیرسه، بقیه برن.
غضنفر میگه: ببخشید میشه جمعتر وایسین نون به ما هم برسه
خوشبختی ما در سه جمله است
تجربه از دیروز،استفاده از امروز، امید به فردا
ولی ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم
حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا...
یارو میره پیش دکتر متخصص میبینه ویزیتش بیست هزار تومن شد!
به دکتر میگه: اگه تخفیف میدی بگم کجام درد میکنه
وگرنه خودت بگرد پیداش کن!
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
یک شباهت اساسی بین مهندس های کامپیوتر و دکترها هست
و اونم اینه که از هر چی سر در نمیارن می گن ویروسه !!
#############################
پروردگارا!
گناهانِ ما را به ریال و کارهای نیکمان را به دلار محاسبه بفرما !
^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^^
روباهی با موبایلش کلنجار می رفت.
زاغه از بالای درخت گفت: اگه پایین آنتن نمی ده بده بالا برات بگیرم.
روباه موبایل رو داد. زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی!
###############################
تجربه ثابت کرده که :
حقیقت رو باید از آدم عصبانی شنید ….!
یارو میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشاش نیست. با خودش میگه من کی رفتم خودم نفهمیدم؟!
==============================
جوجه ای با مادرش دعوا میکنه میره روی دیوار و داد میزنه پیشی بیا منو بخور
=================================
یه سوال به سوالهای شب اول قبر اضافه شد:
81000 تومن یارانه تو چیکار کردی؟
================================
یک روز حیف نون می ره نارنگی بخره، اسم نارنگی یادش نمی یاد. بعد می گه: “آقا به من 2 کیلو پرتقال کم باد بده”
================================
غضنفر می ره امتحان رانندگی، افسر بهش می گه حرکت کن.
غضنفرمی زنه دنده عقب!
افسر میپرسه چرا دنده عقب می ری؟
می گه می خوام خیز بگیرم!
===================================
قاضی: چرا با سر زدی توی صورت دوستت؟
غضنفر: جناب قاضی! خودش میخواست، هر وقت من را میدید،
میگفت یک سری به ما بزن!
*یه روز یه نفر داشته رادیو گوش می داده، رادیو میگه: راه بهارستان به امام حسین (ع) بسته است، راه خیابان .... به اما م حسین بسته است... . طرف می گه: بابا بسته است که بسته است حالا چرا انقدر قسم می خوری؟!!
*به غضنفر می گن: جسم شفاف چیه؟ می گه: جسمی که بشه از این طرف اون طرفش رو ببینی. می گن : آفرین ؛ یه مثال بزن. میگه: نردبان.!!! *یه روز دو نفر رو دستگیر می کنن می برن کلانتری ، از اولی می پرسن اسمت چیه ؟ می گه: فری ، می زنه توگوشش و می گه اسمت رو درست بگو ، از دومی می پرسن اسمت چیه ؟ طرف که ترسیده بوده اسمش قلی بوده میگه : قُلِیدون!!!